سلام مهربان.چطور مطورين؟ فندقت خوبه؟ يادته يه روز بت گفتم يه جمله ي خيلي قشنگ از جبران خليل تو کتاب پيامبرش خوندم؟خطاب به پدر مادرا در مورد بچه هاشون. گفته بودم برات ميفرستمش.منم و حرفم ديگه.سرم بره حرفم نه.البته راستش كتابمو نميدونم به كي دادم هرچي گشتم پيداش نكردم. اينو تو نت سرچيدم.اگه ترجمه ش خيلي بچسب نيست شرمنده.
....
اين کودکان فرزندان شما ني اند،آنان پسران و دختران اشتياق حياتند و هم از براي او .از شما گذر کنند و به دنيا سفر کنند ، ليکن از شما نيايند . همراهي تان کنند ، اما از شما نباشند.به آنان عشق خود توانيد داد، اما انديشه تان را هرگز ، که ايشان را افکاري ديگر به سر است ، تفکراتي از آن خويشتن.....
اينو خيلي دوست دارم: به انان عشق توانيد داد،اما انديشه تان را هرگز!...