• وبلاگ : هديه آسماني
  • يادداشت : خريد هاي يك مادر
  • نظرات : 12 خصوصي ، 38 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من اين روزاي سخت تورو تجربه نكردم و با خوندن مطالبت حس ميكنم تحملش خارج از توانمه.ولي يه چيزيو خوب ميدونم و اونم اينكه هر تجربه تلخ و يا شادي هر چقدر هم كه بزرگ باشه ميگذره و تموم ميشه.زياد سخت نگير و خودتو مشغول كاري بكن.اصلا فكرشو كردي مادرايي كه تو دوران جنگ پسراي جوون خودشونو از دست دادن چي كشيدن؟مادرايي كه جوونشون مفقود الاثر شد؟به اين غصه هاي بزرگ فكر كن غصه خودت از ياد كه نه ولي برات قابل تحمل ميشه.نگو كه لياقت نداشتي صلاح تو در اين بوده كه اينطور بشه.فكرشو بكن اگه تا آخر عمر يه بچه مريض داشته باشي كه هر لحظه جلو چشمت عذاب بكشه خوبه؟شاد باش حداقل به خاطر همسرت.شما بازهم فرصت خواهيد داشت.شاكر باش شاكر چون شرايط ميتونست خيلي بدتر از اين باشه مگه نه؟مراقب خودت باش