• وبلاگ : هديه آسماني
  • يادداشت : هديه اي از آسمان
  • نظرات : 22 خصوصي ، 84 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آذر 

    ري راي عزيز سلام

    ميدونم كه هيچ چيزي جز برگشتن زمان به عقب ودر آغوش كشيدن فرزندت در سلامت كامل و خواب بودن همه ي اتفاقات تلخي كه بهت گذشته ،قلب نازنينت رو آروم نميكنه.ميدونم چي ميگي وچي ميكشي ميدونم دلت ميخواد از عمق وجودت فرياد بكشي وميدونم هيچ چيزي قلبت رو آروم نميكنه.ولي تو رو به امام زمان قسمت ميدم كه نزديك ميلادشيم براي تسكين خودت و همسرت كه كمتر از خودت غصه دار نيست ،اين خاطرات تلخ رو زياد مرور نكن وسعي كن روحيه ات رو عوض كني به مسافرت برو،سعي كن دوباره باردار بشي تا با وجود يه هديه ي آسموني ديگه كه به حرمت قلب مهربون آقا امام زمان سالم و سلامت باشه دوباره لبخند رو لباتون وشادي تو دلاتون موج بزنه.

    عزيز دلم الهي كه خدا دلتون رو خوش كنه من هم درد تو رو كشيدم خرداد85 پس از يك بارداري خيلي سخت و استراحت مطلق بعد از تولد پسرم كه همنام پسر گلت بود بخاطر سهل انگاري پرستار بخش نوزادان من هم امير علي نازنينم رو از دست دادم منم مثل تو گريه كردم ناله زدم ضجه زدم. مريض شدم و از شدت غم وغصه وگريه وزاري تمام هورمونهاي بدنم به هم ريخت،من به مرز جنون رسيدم.الان هم كه دارم اون روزا رو مرور ميكنم دلم مي خواد فرياد بزنم و يه بغض سنگين تو گلوم گير كرده.دكترم گفت كه با اون همه ناراحتي واضطرابي كه من و شوهرم داريم شانس بارداري مجددم كم ميشه.وبراي بارداري دوباره بايد استرسهامون رو كم كنيم .برا همين سعي كردم كمتر سر خاك جگر گوشه ام برم و عكساشو نيگا كنم.و كمتر اون روزاي تلخ رو به خاطر بيارم.چون بالاخره بايد با قافله ي زندگي حركت كردو با سختيهاي اون مقابله كرد.وبا تسليم شدن هيچ مشكلي حل نميشه بلكه مشكلات بيشتر ميشن.برا همين من سعي كردم مقاوم باشم و الان دوباره مادر شدم.پس غمها رو فراموش كن،وبه زندگي لبخند بزن تا زندگي هم دوباره بهت لبخند بزنه.

    به اميد روزيكه شادي رو در آغوش بكشي ودلت شاد بشه . ببخشيد كه طولاني شد