Lilypie Expecting a baby Ticker آقای سکسکه - هدیه آسمانی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


آقای سکسکه - هدیه آسمانی

اونروزی که پست قبل رو نوشتم دیروزش و امروز که دارم این پست رو می نویسم بازم دیروزش یه حرکت عجیب از سنجابم حس کردم ولی نمی دونستم چیه چون اون حرکتی که بی صبرانه منتظرش هستم نبود . بعد حالاتم رو که برای دوستم توضیح دادم گفت خانم دکتر به یه نفر که این علایم رو داشت گفت سکسکه اس ! وای خدای من فرشته ی من سکسکه اش گرفته ! الان که بهش فکر می کنم بیشتر از اون لحظه یه جوراییم می شه .نمی دونم باید بخندم یا چشمامو ببندم و به عمق مطلب فکر کنم یا نه اصلا نگرانت بشم . اول نگرانت شدم که نکنه اذیت بشی آخه اونقدری جون نداری که بخوایی سنگینی سکسکه رو تحمل کنی فرشته ی نازک مامانی اونم سکسه ای که دل مامانی رو حرکت بده ! ولی حالا می فهمم که می خواستی سالم بودن و بزرگ شدنت رو به مادر نگرانت ثابت کنی و یه کم از نگرانی درش بیاری . حالا دیگه راحت می تونم چشمامو ببندم و فقط به اون لحظه فکر کنم و برای چند لحظه از این دنیا دور بشم .  ممنون فرشته ی مامانی .  تا حالا دو بار دل غمگین مادر رو قلقلک دادی . حالا می تونم از ته دل بخندم . و سپاسگذاری کنم از پسرم که به این زودی مرد شده عاقل شده و فهمیده ! ممنون مرد کوچک زندگی مادر!
وای خدای من بازم سکسه زد ! ولی اون دوبار سمت راست بود الان سمت چپ .  دستام چرا می لرزن ؟!؟



نویسنده : ری را » ساعت 2:1 عصر روز چهارشنبه 87 خرداد 22