وووووووووووووووواااااااااااااي يعني الان سروشت تو بغلته .خدا رو شكر.
منتظرتون هستيم
راستي
واقعا خوش سليقه بود...
چقدر من لذت مي برم از نوشته هاي اين مامان...
8 ماه خواندم..
چه زود گذشت...
هميشه خوش و خرم باشيد.
التماس دعا.
عزيزم!چه شعر زيبايي نوشته بودي و چه سيسموني قشنگي داره اين آقا سروش! مخصوصا ويترينش منو كشته!!! اميدوارم به سلامتي بياد و دلتون روشن كنه....
ببخشيد نمي دونم چرا قاطي كرد و اينهمه كامنت الكي فرستاد
مي خواستم بگم كاش ازت شماره داشتم و باهات حرف مي زدم مدتها بود مي خواستم اقدام كنم اما نشد حالا به سلامتي برو زايمان و برگرد بعد اقدام مي كنم .
سلام
خيلي گرفتار بودم اما مدام به يادت بودم و اينكه داري به روزهاي پايان اين انتظار نزديك مي شوي مبارك گل پسرت كه اميدوارم و مطمئنم سروش رحمت و عشق است برا يزندگي ات عزيزم خيلي قشنگ بود .با سليقه و دستت درد نكنه خودت مادرت و هر كس كه زحمت كشيده براي اتاقش .
مراقب خودت باش مست باش از ديدن دست دست و پاهايش من كه هنوز مستم همين روزها به يكسالگي پسرم نزديك مي شوم اما هر روز روز تولدش را به ياد مي آرم و خدا را شكر مي كنم .اولين باري كه بهش شير مي دهي خاطره فراموش نشدني است
سلامت باشي ودت و پسرت زود بيا و از گلت برايمان بنويس
اي