سلام دوست ماماني!
حالا ديگه بايد از روزهاي بعد مهد كودكي بپرسيد و من خجالت مي كشم اما بايد بهتون بگم كه منم مثل بچه خواهرتون شدم! فكر كنم چشم خوردم، سه روز اولو با شادي و خوشي رفتم مهد، ولي از روز بعد گير دادم كه ماماني هم بايد باهام بياد، خلاصه راضي نشدم و ماماني هم كه قبول نكرد پيش من بمونه واسه همين با هم برگشتيم خونه و از اون روزم من ديگه نمي رم مهد! اصلا تو خونه بيشتر بهم كيف ميده.