خوندم
بازم نوك دماغم به شدت تير كشيد و چشام پر اشك شد بازم نتونستم كنترلش كنم اما اين بار گريه ام از خوشحالي بود يه حس گنگ اما آشنا.
با تمام وجود بت تبريك مي گم.
مي دونم الان خيلي نزديكي به خدا ازت التماس دعا دارم .واسه جاريم كه اين ماه هم نتونست حس خوبي كه الان داري و تجربه كنه و الان هشت ساله كه چشاش به راهه.
فقط دعا كن