خداوندا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام عزيزم
من براي بار اول اومدم اما خيلي ناراحت شدم اميدوارم خدا بهت صبر و تحمل دوريش رو بده و بعدش هم اميركوچولوت برات دعا كنه كه به زودي زود خدا بهت يه امير ديگه بده تا براي هميشه اميرسرافراز زندگيت بمونه.
توكلت رو از دست نده و خدا و رو هميشه به يادت داشته باش
سلام
نميدونم چي بگم . واقعا شوكه شدم . اومده بودم تا بزرگ شدنش رو ببينم . اما بزرگ شدن ديگه اي رو ديدم . بميرم برات كه چه قد سختي كشيدي . اشكام دونه دونه مياد . كاش دروغ بود . كاش بازم مي اومدم محل كارت و مي ديدمش كه تو دلته و جاش امنه . واقعا متاسفم . منو شريك غم بزرگت بدون . برات دعا ميكنم كه خدا يه بار ديگه امير ديگه اي رو بهت بده . مرد بزرگي كه كوه غمتو از رو شونه هاي خسته ات برداره
سلام فاطمه جان. اون موقع ها وقتي كه تازه همديگرو پيدا كرده بوديم كلي خوشحال بودم از اينكه از طريق اين وبلاگ بهت دسترسي دارم و از حال و روزت باخبرم. اما اين مدتي كه ديگه نمي نويسي يه جورايي دلتنگ ميشم و نگران. كاش دوباره يا همين جا يا توي يه وبلاگ ديگه بنويسي و ما رو هم در جريان حال و روزت قرار بدي. بنويس...
منم بچه هامو از دست دادم من دركت ميكنم
من پارسال دو قلو باردار بودم
يكيشون 2 روز يكيشون 7 روز تو دستگاه زنده موندن
اما هميشه اميد داشته باش
الان من باردارم
انشا الله سال ديگه يه بچه گوگولي تو عيد تو بغلته
من با دستاي كوچولوم براي امير كوچولويي كه نشد با هم دوست بشيم، خيلي دعا مي كنم!